محل تبلیغات شما

دایـره مینــا



  انسان  و چالشهای سهم خواهانه ی او بر زمین

پس از تصویب نهایی حیات بر زمین و پیدایش گونه های گیاهی وجانوری در زمین و دریا وست انسان بر زمین وتسلط او بر شکار و ست درغارها و رشد انسان در پایداری و مقابله با پدیده ها ی طبیعی، انسان توانست  به انقلاب های پی در پی و هدفمندی دست بزند و این دگرگونی ها نشان از این داشت که انسان برای خود سهم بیشتری از زندگی و رفاه در زمین می طلبد. با  آغاز انقلاب کشاورزی  و در پی آن انقلاب شهرنشینی و سپس دگرگونی های صنعتی. الگوهای مصرفی انسان در خوراک وپوشاک و مسکن وامنیت به رشد وپویش رسید.

در این کشاکش  انسان زمین را برای خود خلوتگاهی اختصاصی یافت و بارها توان خود را برای یورش به فضا و تسلط بر سایر کرات آزمود.

سهم انسان برای زندگی در زمین به اندازه ای بود که سایر جانداران از جمله پرندگان و چارپایان و حیوانات دیگر نیز برای حیات در زمین سهم داشتند. اما انسان با بیرون راندن وکشتن و اهلی کردن حیوانات  اجازه ی حیات را بر سایر جانداران محدود نموده و بلکه باعث انقراض بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی گردید و چرخه ی زیستی مربوط به گردشکار زمین برای حفظ حیات و بقای زمین و زمینیان  را دچار اختلال و انقراض نمود.

انسانها علی رغم داشتن مسئولیت برای صیانت از حیات در زمین و دانستن موضوع نیاز مندی چرخه ی حیات در زمین دست به فساد گسترده برای قلع وقمع و انقراض سایرموجودات و منابع طبیعی زدند

دراین کشاکش چالشهای زیست محیطی فراوانی  برای افزایش سهم  رفاهی انسان رخ داد وحتی انسان را به جنگ ونبرد علیه همنوعانش واداشت.

نمونه های بسیار خطرناکی که زمین را دچار خود ساخت

موضوعاتی مانند: افزایش سموم دفع آفات نباتی وجانوری. صید بی رویه ی آبزیان و پرندگان وحیوانات. دستبرد به دریا ها و جنگلها و رودخانه ها و جزایر و عرصه های منابع طبیعی و دگرگونی آن. حوادث اتمی در چرنوبیل و ماجرای هیروشیما . گازهای گلخانه ای. پارگی لایه ی ازون. جنگ های بزرگ و  پی درپی زمین را با چالشهای فراوانی برای ادامه حیات روبرو ساخته است.

با انقلاب صنعتی و رشد تکنولوژی و افزایش امکانات دریانوردی و صیادی در اقیانوسها ودریاها و رودخانه ها و دگرگونی ابزارها و امکانات تخریب کوه و رودخانه و جنگل ، تغییر و امحای  مصب رودخانه ها. تغییر و امحای چشمه ها و جنگلها بدست انسان  به تدریج شرائط اقلیمی زمین دچار نوسانات وناپایداری های زسیتی گردیده وحتی امکان حیات بر بسیاری از مناطق زمین که سابق بر آن امکان حیات درآن وجود داشته از انسان ها و سایر موجودات سلب گردیده است.

پسروی جنگلها و آبها، تغییر زیستگاهها و دگرگونی و بروز بسیاری از پدیده های طبیعی نشانگر چالش  حیاتی زمین و عصیانگری انسان درسهم خواهی های بی رویه اش بر زمین است.

بسیاری از دانشمندان بر این باورند که پدیده ی گرمایش زمین نیز به دست انسان ها رخ داده است.

فراوانی حوادث مرگبار طبیعی و غیر طبیعی و افزایش گونه های بیماری ها کشنده و صعب العلاج و تغییرات ژنتیکی  انسان و حیوانات و نباتات  ، امکان تغییرات اساسی در ژنتیک انسان و نقص های خطرناک انسان های جدید  یکی از مهمترین نشانه های فشار بر محیط زیست زمین است.

انسان ها برای حفظ بقای خود نیازمند به صیانت از محیط زیست  و حفظ چرخه ی سالم محیط زیست و سلامتی سایر جانداران است.

ازاین رو دولت ها و سازمانهای بین المللی باید اقدامات آموزش همگانی و لازم و پیشگیرانه برای صیانت از سلامتی زمین را در دستور کارهای خود داشته باشند. وسهم بیشتر و پایداری را برای سایر موجودات در برخورداری از عرصه های منابع طبیعی درنظر بگیرند.

و دستگاههای قضایی کشورها نسبت به هتک صیانت از محیط زیست برخوردهای جدی تر و پیشگیرانه تری را اعمال نمایند و برای مصونیت محیط زیست و زمین از همه ی توان خود در بازدارندگی از دستبرد انسانها اعمال نمایند.

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

6 آبان 1398

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد


زیبایی  و اقبال و مسئولیت زیبارویان

یکی از جاذبه های آفرینش صورت زیبا و زیبایی کالبدی است.

زیبایی نعمتی است از سوی حضرت زیبا که بی گمان بخاطر این نعمت برای صاحبش مسئولیت ها و باز خواست هایی فراهم شده است.

درهمه ی موجودات آفریده شده دنیا زیبایی هایی است که او را نسبت به سایر همگنان مجزا می کند.

درمناظر طبیعی همچون کوه و رود و دریا و کشتزارها وکویر ها و سنگ ها. درختان و گلها در حیوانات و انسانها نیز این شواهد وجود دارد

زیبایی پدیده ی نسبی است و زیبارویان در برخی ازمناظر چهره و یا اندام و رخسار جاذبه هایی دارند که آنان را از دیگران متمایز می کند

درحیوانات ،پرندگان زیبا تر از سایر حیوانات محسوب می شوند به دلایلی که در سواد بصری انسانها نهفته است ؛ ازجمله  اضلاع و زوایای هندسی و رنگ و اینکه  نگاه انسان به زیبایی حیوانات به رامش و امنیت امتیاز می دهد و سپس به رنگها وجاذبه های بصری بنابراین درحیواناتی که رنگ روشن تر دارند چشم احساس امنیت بیشتری به مغزمخابره می کند.

رنگها تاثیر زیادی در شادی وشادابی انسان ها وحیوانات وموجودات دیگر دارند و بازخوردهای آن در نصوص پیشنینیان و پوشش و  رفتارها ی مردمان به چشم می آید.

مثلا درقرآن از رنگ زرد  اینگونه یاد شده است :

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ‌. بقره 69 »

ماهی ها ،گربه ها وسنجاب ها. و بویژه اغلب پرندگان و پرندگان همزیست باانسان  همچون  خروس وقناری و طاووس و.بیشترین جذابیت را دارند.

درپرندگان و حیوانات جنس نر بمراتب زیباتر و جذابتراز جنس ماده آفریده شده است.

درحالیکه درانسان جذابیت ها و زیبایی ها برای جنس زن است. و نسبت زیبایی مردان و ن  به سمت ن شتاب می گیرد.

در درختان وگلها جاذبه به سمت گیاهانی که گل می دهند و در گل ها نیز گلهایی که شکوفه های  رنگا رنگ دارند کشش های بصری  سوق پیدا می کند.

در سنگها نیز زیبایی به جنس و رنگ وشفافیت و اضلاع هندسی ونحوه ی تراش سنگ ها برمی گردد.

زیبایی الماس. یاقوت. توپازها. تورمالین .زمرد و زبرجد و عقیق ها. فیروزه و سایر سنگ های قیمتی که کارایی های مختلفی در بهبود کارکرد روانی و کالبدی انسان ها دارند.

به باور زمین شناسان فات گرانبهایی چون طلا و نقره و. بخاطر چگالی و خصوصیات وکارکردها ی این فات به آن بها داده می شود ودر نگاه عوام زیبایی و رنگ جذابشان باعث تمایلشان به استفاده از فات گرانبها درلوازم آرایشی وپوششی گشته وحتی بدلیجات هم بخاطر جذابیت در رنگ و ساختار صنعتی و زیبایی اضلاع هندسی  اشیای تولید شده دارد.

در صنعت پوشاک نیز طراحان پوشاک نسبت به آفرینش های خود عناصر رنگ و جنس را در اولویت قرار می دهند تا خلا های روانی و یا نازیبایی های اندامی پوشنده پوشاک برطرف شده و یا  جذابیت های اندامی  وقامتی  پوشنده ی پوشاک جلوه داده شود. اگرچه لباس کارائی مهمش پوشش برای محفوظ ماندن از سرما وگرما وحفظ ومراقبت از عفت است اما سایر کاربردها و جنبه های لباس به الگوهای هویتی افراد پوشنده ی پوشاک تاثیر می گذارد.

مثلا :  لباس نظامیان که بعنوان یونیفرم نظامی مشهوراست از نظر زیبایی و برآزندگی وکارایی نظامی و دیسیپلین بصری  بعنوان لباس شهرت وهویت نظامیان شناخته شه است و همینطور زیبایی کت وشلوار و جنبه ی رسمیت این لباس در محافل عمومی. یونیفورم های  اداری و رسمی نیز امروزه علاوه برجایگاه زیبایی وطراحی جذاب در  پوشاک  به الگوهای هویتی پوشاننده ی آن همانند برگه هویتی وشناسنامه عمل می کند . همانند : پوشاک و یونیفورم   مدرسه  . بانک . بیمارستان و لباس پزشکان و کارگران و.

جذابیت ها برای هر شی و حیوان و فردی،  هویت سازهستند.

زیبایی خواهی درانسان امری کاملا فطری است که در سرشت او نهادینه شده است

در نصوص دینی ادیان به ویژه قرآن کریم انسان بعنوان عصاره ی آفرینش به زیباترین چهره و رخسار  آفریده شده است و خداوند از این آفرینش بخود تحسین گفت.و انعکاس و بازگشت همه ی زیبایی هارا از آن خود می داند.

"خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ  " تغابن3»

آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید و شما را (در رحم مادر) صورت‌گرى کرد و صورت شما را نیکو قرار داد و بازگشت (همه) به سوى اوست.

فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»  سوره مومنون آیه 14

این نشانه ها یعنی اینکه  جمال و جلال خدا در انسان متجلی است.

" لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ  "  سوره تین آیه4

زیبایی شناسی درهنر مقوله ی بسیارکسترده ای دارد که به گمان من به  عدد همه انسان ها زیبایی دروجود هرکس ودر نگرش هر انسانی نهادینه شده است.

در ادبیات کهن  جوامع به ویژه فرهنگ وادب فارسی موضوع زیبایی و زیبا رویان اشارات فراوانی شده است.

خواجه شمس الدین محمد شیرازی ملقب به حافظ :

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است        به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم      که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم           جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا را / .

 دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد       ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد

خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو       که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد.

عطار  در خسرو نامه :     که ای برنای زیباروی هشیار  زما این زنگیان خوردند بسیار

نظامی گنجوی در هفت پیکر :  مهر آن دختران زیباروی    در دلش جای کرده موی به موی

شیخ  مشرف الدین مصلح  سعدی شیرازی :

تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی        دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی

ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد       در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی

به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را              تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی

چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید     مرا در رویت از حیرت فروبسته‌ست گویایی

ودر روایات اسلامی نیز بر موضوع  زیبایی و کارایی آن  اشاراتی شده است.

بحار الأنوار : فی اَّبورِ : مَن أجْرَمَ الذُّنوبَ و أعْجَبَهُ حُسْنُهُ ، فلْیَنظُرِ الأرضَ کیفَ لَعِبَتْ بالوُجوهِ فی القُبورِ و تَجْعَلُها رَمِیما ، إنَّما الجَمالُ جمالُ مَن عُوفِیَ من النّارِ . [1]

بحار الأنوار عن زُرارَةَ: سَمِعتُه [الإمامَ الباقر ع ]یقولُ : أیُّما عَبدٍ کانَ لَه صُورةٌ حَسَنةٌ مَع مَوضِعٍ لا یَشینُهُ ، ثُمَّ تَواضَعَ للّه ِ، کانَ مِن خالِصَةِ اللّه ِ. قالَ : قُلتُ : ما مَوضِعٌ لا یَشینُهُ؟ قالَ : لا یُ ضَرَبَ فیهِ سِفاحٌ . [2]

اطلُبُوا الخَیرَ عِندَ حِسانِ الوُجوهِ

رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : اطلُبوا الخیرَ عِند حِسانِ الوُجوهِ . [3]

عنه صلى الله علیه و آله : اطلُبوا الخَیرَ عِندَ حِسانِ الوُجوهِ ، فإنَّ فِعالَهُم أحْرى أنْ تَ حُسْنا . [4]

عنه صلى الله علیه و آله : اطلُبوا حَوائجَکُم عِند حِسانِ الوُجوهِ ، فإنْ قَضى حاجَتَکَ قَضاها بِوَجهٍ طَلیقٍ، و إنْ رَدّکَ رَدّکَ بِوَجهٍ طَلیقٍ ، فرُبَّ حَسَنِ الوَجهِ دَمیمُهُ عِندَ طلَبِ الحاجَةِ ، و رُبَّ دَمیمِ الوَجهِ حسَنُهُ عِندَ طلَبِ الحاجَةِ . [5]

بحار الأنوار : در زبور [داوود] آمده است: هر کس گناهانى مرتکب شود و از زیبایى خود دچار غرور گردد، به خاک بنگرد که چگونه در گورها با چهره ها بازى مى کند و آنها را به استخوانهاى پوسیده تبدیل مى سازد. همانا زیبایى، زیبایى کسى است که از آتش در امان ماند.

  1. بحار الأنوار ـ به نقل از زراره ـ: از امام باقر علیه السلام شنیدم : هر بنده اى که زیباروى و بى عیب باشد و سپس در برابر خداوند فروتنى کند، از بندگان خالص و خاصّ خداست. عرض کردم: منظور از بى عیب چیست؟ فرمود: بد کاره اى با او بى عفّتى نکرده باشد.

  خوبى را نزد خوب رویان بجویید

2- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خوبى را نزد خوب رویان بجویید.

3- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خیر و خوبى را نزد خوش رویان بجویید ؛ زیرا کردارهاى آنان به زیبایى زیبنده تر است.

 4- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نیازهاى خود را از خوش رویان بخواهید؛ زیرا اگر نیاز تو را برآورده کند، با گشاده رویى مى کند و اگر دست رد به سینه ات زند، باز با گشاده رویى مى کند. بسا خوشرویى که در هنگام نیاز خواهى از او، زشت رو مى شود، و بسا زشت رویى که در هنگام نیاز خواهى از او خوش رو مى شود.

ارزش وبهای زیبایی به ماندگاری وکارایی آن است.

کائنات وگیتی به زیبایی آفریده شده اند تا کارکرد شایسته و تاثیر خود را برای کار در دستگاه آفریننده و برآورده ساختن آرمانهای آفریننده بزرگ بگذارند.

و این انسان است که به عنوان برگزیده آفریده ها باید بداند چه رسالت و آرمانی برایش مترتب است.

 والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

ششم مهرماه 1398

منابع وپانوشت ها:

[1] بحار الأنوار : 77/ 40/8.

[2] بحار الأنوار : 70/11/11.

[3] کنز العمّال : 16795 ، الأمالی للطوسی : 394/870.

[4] عیون أخبار الرضا : 2/74/344.

[5] کنز العمّال : 16810.

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار نگارنده و مولف محفوظ می باشد.


 

  ان الحسین المصباح الهدی و السفینه النجاﮤ

 ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من ءاياتنا عجبا

  

تقديم به پدرم كه بصيرت در دين ، اخلاص در عمل

و محبت در رفتار شيوه اش بود و از او جز نام نكو

براي مردم هيچ نمانده  خدايش شاد كند.

 

 

برخي از آسيب هاي عزاداري حضرت اباعبدالله

 1-  غلو در بيان مقام امام حسين (ع)‌ و اصحاب و ياران و شخصيت هاي حاضر در كربلا

2-   غلو و افراط در بيان وجه عاطفي رفتارهاي امام و يارانش در حادثه كربلا

3-   غلو و دروغ پردازي در نحوه شكل پذيري حادثه

4-   اصرار بر عاطفي كردن فاجعه و غلو در مراثي ( حماسي – احساسي )

5-   باز آفريني وهم آلود و داستان سازي روز واقعه 

6-   انكار وقايع عصر و تهي كردن حقايق ماجرا.

7-   قشريگرائي و پرداختن به حواشي حادثه

8-   دروغ پردازي و فرافكني حقيقت هاي قيام عاشورا براي حزن انگيزتر كردن حادثه

9-   از بين بردن حقيقت ماجرا و تهي كردن مغز و عصاره حقيقت حماسه عاشورا

10-  شيوع ناباوري از حقيقت هاي حادثه بخاطر افراط و غلو هاي بيان شده براي آيندگان

11-  بي ساماني اشعار و مراثي

12- عدم نظارت صحيح بر هيأت‌هاي مذهبي

13-  انتقال مفاهيم قشري به مخاطبين در هيأت‌ها و سوگواره‌سازي محض

14-  تحميل و به هنجار در آوردن زنجير زني ، برپايي نمايش هاي پر طمطراق و جذاب روش‌هاي ؛ زنجير زني – انواع سينه زني‌هاي غير مرسوم – قمه زني – تنبك و طبل و شيپور و نقاره‌هاي فاقد غناي موسيقائي عاشورا – مراسم‌هايي مثل قاليشويان – علم بندي – نذر درختان و بوته‌هايي كه صمغ سرخ و . دارند- مراسم شبيه‌خواني كه متأسفانه از حالت عادي به نوعي نمايش دراماتيك و غير واقعي با مضامين مستهجن و مبتذل – التقاط نوعي آموزه مسيحي در به صليب كشيدن مسيح(ع) براي فدا شدن و.

 

به بسم الله الرحمن الرحيم است       دلي با دل صميم است و رحيم است

  

در عزت اسلامي و احياي تفكر ناب محمدي (ص)، مطرح ترين و نام آورترين نام براي پاسداري از اسلام امام حسين(ع) است. كسيكه در خردسالي‌اش از آغوش گرم جدش پيامبر اكرم (ص) به نوجواني رسيد و صاحب حديث زيبايي از آن نبي مكرم اسلام شد برايش حديث زيباي سرور جوانان اهل بهشت»1 وجود دارد كسيكه پيامبر او را چراغ هدايت و كشتي نجات» گفته است2 او در همان آغوش اسلام را فهميد و حقيقت بعثت را دريافت. پسر علي (ع) و فاطمه شدن برايش هزينه زيادي برداشت تا جاييكه باز هم از پيامبر نقل شده است كه خداوند حسين(ع) را كشته مي طلبد »3. به هر حال حسين صاحب احاديثي برجسته و بسيار است ، زيرا مي‌خواهد پاسدار ارزش‌هاي الهي باشد. او پدر و مادرش را در راه اعتلاي اسلام از دست داد و پس از واقعه شهادت پدرش مسئوليت برادر بر دوش امام حسن (ع) سپرده شد و حسين(ع)‌خود را آماده مرحله ديگري از زندگي نمود. طولي نكشيد كه بردباري برادر چه با خنجر جفا و چه با زهر اعدا تنها ميراثي بود كه به او سپرده شد.

درآن روزگار يزيد و معاويه فرعون عصر خويش بودند و حسين (ع)‌موسي، بالطبع قارونيان و هامانيان بسياري نيز در اين گذار مي‌زيسته‌اند كه رسالت حسين (ع)‌را پيرا نبوده و با آن به سختي مخالف بودند.

بنابراين پس از رحلت جسماني پيامبر اسلام امام عصر بايد پاسدار حقيقي شريعت و سنت محمدي(ص) باشد و بالطّبع ساختار حكومت فرعوني يزيد و معاويه جز مبارزه با اين حركت نخواهد بود و ابراز آن نيز زور و زر و تزوير است.

حكومتي كه با زور و پول پرستي و رياكاري در مقابل با رسالت حسين(ع) و همه امامان ماقبل و مابعدش تشكيل شده بود قطعاً پاسداري امام را در همه جوانب مي طلبد ،عصاره وظيفه امام همين پاسداشت مقام اسلام است ولو به قيمت جان و مال خود و خانواده و دودمانش باشد.

يزيدي كه از چند نسل گذشته داراي انحطاط اخلاقي است بالطائف الحيل معاويه و دستيارانش اكنون امير المؤمنان است او به نظر كوردلان خليفه بر حق پيامبر است و مخالفت با ولايت وي بي شك مخالفت با پيامبر است.

او مي‌خواهد پس از هر مقطع و امري اسلام را ريشه كن كند و حكومت ملوك الطرايغي و شاهنشاهي را كه اجداد پليدش خواب آن را در سر مي‌پروراندن تشكيل دهد. يزيد عنصري بي‌فكر و هوس باز بود پس آن چه در جنته‌اش براي تزوير داشت نيز حقير بود . بنابراين ياران پدر فقط يك چيز را در توبره داشتند آن هم زنجير و غل انحرافات و تحريف است كه به زمان بندي خاص خود محتاج است و اكنون گذشت قريب به 50 سال از رحلت پيامبر(ص) اين مشكل را حل كرده بود. 

شريح قاضي از پس مانده‌هاي نهضت پليد معاويه در حكم خود مي‌نويسد: حسين كشته شد با شمشير جدش زيرا از دين خارج شد »4 طبيعي است مردمي كه نمي‌توانند شخصيت پيامبر و آل او را از ساير تشخيص دهند و سره را از ناسره باز شناسد ، با وجود اختناق و خفقاني كه در حوزه فهم ديني و اسلام از سال‌هاي پيش وارد شده و نمي دانند حرام و حلال چيست ، هرگز در مقابل دنياي زر و تزوير كوتاهي نخواهند كرد. زيرا دنيا پرستي براي مردمان آن عصر برايشان از خداپرستي مهم تر بوده بدليل همان زنجيره انحرافات.5

يزيد در زمان حيات پدرش ، براي لاشه سگ مسابقه اي خود كفن تهيه نمود و مراسم بزرگداشت و ترحيم و عزاداري در مساجد شام برگزار نمود.6 يزيدي نيست كه بتوان از راه گفتمان وارد سخن شد. او گامهايش را براي اضمحلال كامل اسلام ثابت كرده است. اين امام حسين(ع) است كه وظيفه پاسداري از حرّيت و مقام بالاي انسانيت كه خواسته اسلام است را دارد و ميراث جدش را براي ابقاء انسانيت بايد احيا كند تا اثري از اسلام جز انحرافات نمانده ، در وصيت نامه جاودانه‌اش به محمد حنفيه و در خطبه‌هاي پاياني عمرش مي‌فرمايد: من براي كشور گشايي و حكومت بر مردم و فساد بر نخواستم ، بلكه براي اصلاح طلبي در امّت جدّم بر خواستم و آن هم با ابراز امر به معروف و نهي از منكر.»7

حسين(ع)‌ نمي‌تواند با يزيد بيعت كند و با او در اين مسير هلاكت بار همگام شود. و نه مي تواند خاموش به اين موج خيانت بار و باطل نظاره گر باشد ، بالطبع به همان راه حقيقي كه از سال هاي پيش به او وعده داده شده ادامه مي‌دهد .

حسين(ع)‌نه در راه به کسی پناهنده شد و نه به نصيحت جاهلانه دوستان نادان فريفته شد او همه غائله‌هاي ساختگي را با بصيرتش مي‌ديد و آن گاه به همان هجده هزار بيعت نامه مردم كوفه دلخوش داشت كه لا اقل وظيفه اش را انجام داده است. امام مرگ را در مسير حق افتخار مي‌داند و از لذت اين نوع مردن به ياران همراه سخن مي‌گويد:

الا ترون الاالحق لا يعمل به و الي الباطل لا يتناي عنه ليرغب المؤمن في لقاء ربه محقا ، فاني لا اري الموت الا السعاده و الحياه مع الظالمين الا ترابا»8 در اين مسير امام هزينه ديگري نيز براي پاسداري از رسالتش مي‌پردازد كه بسيار گرانبار است ، امام مهجه قلب خود را تقديم مي‌كند خون جگرش ، جان شيرين خود و دودمانش را هزينه مي‌كند تا آزادي و آزادگي بماند تا هستي اسلام پايدار باشد. براي مؤمن مرگ زندگي حقيقي و جاودانه است و پايداري براي احقاق حقيقت و به اندازه كوتاهي برايش باعث افتخار و عزت است تا از باطل دور بماند.

امام حسين هستي خود را با نوزاد و نوجوان و جوان و پيرانش به مسلخ مي‌برد تا انسانيت بداند كه امام يعني؛ گذشت و ايثار و پايداري ؛ يعني دين خود را ياري دادن يعني فقط خدا را بزرگ دانستن با هر قيمت و هزينه اي.9

امام خاستگاهش اصلاحات اسلامي بود و در لحظات پاياني عمر با بركتش تلاش نمود تا نماز ظهر در آن حادثه وهم انگيز و سخت اقامه گردد ، به نظر مي رسد با اين عمل امام آخرين گفتمان را هم بكار گرفت تا لااقل اتمام حجتي براي حضار و معاصرين و ما آيندگان باشد و هم اين كه ما امروزي ها اسلام را به سلامت زيارت كنيم .

امروزه نيز حيات امام با نشاط بيشتري در تداوم است ، نشاطي كه با خون بهاي شريفترين انسان روزگارش بدست آمده است . محرم بسياري از فضايل و مناقب امام و دليري قيام جاويدان و حزن انگيز سيد الشهدا را بخاطر دارد. محرم دودمانش را مي شناسد و سخت بخود مي پيچد از اين كه قيام و حماسه و ثمره حيات ثارالله هم در نهايت قساوت و ناجوانمردي دوستداران نادان و دشمنان و يزيديان مزوّر روزگار كمرنگ و رو به تهديد اضمحلال است. اگر روند امام شناسي و انگيزه فهمي امام از ياد شيعيانش كمرنگ تر شود خدا مي‌داند كه جز امام عصر هيچ ياوري براي دين خدا نمي‌ماند.

زنده نگه داشتن حيات عاشورا باعث شد تا عمر اسلام تا به امروز پايدار بماند در حقيقت پاسداشت ياد و خاطره عاشورائيان حرمت نگه داشتن به خود دين خداست. اسلام محمدي الحدوث و حسيني البقاست .10

امام شهدا در آن روزگار عطف وظيفه تاريخي همه انسان ها و مسئوليت وي‍ژه‌اش اسلام را از خطر جدي فروپاشي و انحطاط بقيمت از دست دادن  جان خود و خاندان و يارانش نجات داد ، به همان علت به خواسته مستقيم ذات اقدس ربوبي او امر به معروف و نهي از منكر را همچون ساير فروعات ديني‌، در حق نگه داري از اسلام توجه كرد بالطبع تحريفات  و انحرافاتي كه در نگرش ديني و فهم مردم وارد شده بود ، باب امام كشي همچون پيامبر كشي در بني اسرائيل باز شده بود او هيچ راهي جز نثار مهجه قلبش روانديد خاموشي و خمودگي و ظاهر پرستي از امام بدور بود و امام راهي جز هجرت و جهاد نداشت ، در مرحله اول حركتش انسانيت را بداوري طلبيد ، انسانيتي كه خود اسلاميت را به همراه داشت و اسلاميت ظاهري كه در حال فراموشي بود.

اما دريغ از فهم درست آن نامردمان كه او را جاه طلب ، سياست باز و آشوب گر مي دانستند آنان ولايت را با يزيد زمان مي‌دانستند كه با تزوير و زر و زور همه انسانيتشان را مسخ كرده بود.

امام همان چراغي بود كه مي‌بايست اين فضاي سياه و تاريك را شفاف و روشن كند ، باز هم دريغ از شعور ديني كه بر شور و شعارش رنگ باخته بود ، آن همه شعار هاي پر طمطراق و متعصبانه اي كه آن ها براي نجات دين به رهبري يزيد داشتند ، چون تازيانه غفلت بر جان خود كوفتند و تازيانه بي مبالاتي و تعصبشان را به قهر برجان گوهر اسلام كوبيدند و آن م كبري را برپا كردند و رو سياه ماندند تا تاريخ ذغال هم به پايش نرسد امام با شعار آزادگي از بند اسارت قيودات و انحرافات قيام خود را آغاز كرد و با شور جوانانش به اين شعار جامه عمل پوشانيد ، قيام عملي پس از هجرت و جلاي وطن و تن 

او پرده از حربه مثل يزيدي برداشت و بر حقيقت مثل خودش گفت.

او از يزيديان هميشه و حسينيان هميشه سخن گفت ، درسي كه حسين (ع) به انسان ها آموخت بزرگترين درسي است كه در تاريخ آدميّت به او داده شده است . امام هرگز با شعار ها تكليفش را ادا نكرد و هرگز از كرامت ما فوق بشري اش اداي دين نكرد ، هرگز باب مصلحت طلبي و محافظه كاري را براي سلامتي جان خود نگشود  بلكه با نداي اصلاح طلبي به فرياد آدميت لبيك گفت: زيرا او امام كائنات و دوران خويش است او امام يزيد هم هست امام خودش هم هست ، او نماينده تام الاختيار خدا در دنياي معاصر است ، بنابر اين ذهن بسته ي فريب خوردگان اين فراموش خانه مجال هيچ شيوه اي ديگر را براي احياي اسلام نمي داد و بس،

هر آنچه بود امام با72 نفر از بهترين انسان هاي زمانش به شهادت رسيد و دودمانش به اسارت و يغما رفت و عاشوراي سال 61 هجري غروب شد .

اما امام به شهادت نرسيد كه ما آيندگان فقط بر سر و سينه هايمان بكوبيم و سفر هاي نذري بچينيم و تناول كنيم و سياه پوش بر يزيد لعنت بفرستيم و بس .

هرگز با سياه پوشيدن و پلو خوري و قمه زني و زنجير كوفتن به ندايش لبيك نگفتيم. هنگامي حسيني هستيم كه پايبند به اعتقادات و شريعت و خواسته هاي سيد الشهدا باشيم.

خوردن و دم كردن و ماتم نمادين ، هرگز نهضت حسيني را جاودانه نمي كند و هيچ يزيدي را نمي‌لرزاند.

نهضت حسيني با اقامه نماز و فروعات ديني با بصيرت ديني با اخلاص در عمل و محبت در رفتار زنده مي‌ماند نه چيز دگري.

 اسلام‌هاي پاره وقت و نمادين و مسلماني اسمي هرگز ارزش خواسته‌هاي آن حضرت نبوده و نيست در حقيقت اين گونه نگرش‌ها كمر شكن‌تر از شمشير كشي‌هاي يزيديان است ، غدّه‌هاي سرطاني بدنه اسلام رخنه كرده و به نام تشيع فعاليّت مي‌كنند و به مراتب جانكاه تر از حركات خارجي دشمنان است.

زيرا مثل يزيد هميشه با مثل حسين(ع) مي رزمد زيرا مثل يزيد همواره با اسلام هاي ساختگي و نمادين و عجيب و غريب زيرا با نام عزاداري براي امام حسين (ع) بر عليه سيره و اهداف امام حسين(ع) مي جنگد و ناداني و جهالت كوركورانه و بي خردانه اشك مي ريزندو بر سر و سينه مي كوبند و تاريخ جديدي براي عاشورا جعل مي كنند و قمه مي زنند و هَيَآت موهن برپا مي كنند11 و ادعاي شفا با سفره مرسوم به محرم و عاشورا در سر مي پرورانند و دريغ از ذره اي محبت به امام و اهداف امام.

سيد الشهدا شهيد در راه مبارزه با بردگي و جدائي از انحرافات و تحريفات و تعلقات بصري و مادي و تملقات است.دميت لبيك

امام حسين (ع) امام حقيقت ها و چراغ هدايت در مسير دشوار معرفت است12. امام هرگز به دلسوزي كوركورانه و قلاده بر گردن كردن و او را خدا خواندن و . راضي نيست. آنروز هم محافظه كاران و شب كوران بارها و بارها اين حقيقت را ناديده گرفته بودند . يريدون ليطفئوا نورالله فأفواههم والله متم نوره . »13

 عزا براي سيد الشهدا تكليف ما ، اگرچه اين مراسم عزاداري براي سيد الشهدا است كه اسلام را سر و پا نگه داشته است منتهي عزاداري به معناي واقعي اش ، ميراث داري نهضت حسين (ع) و پاسداشت انگيزه و اهداف حسين (ع) و تحول و حسيني شدن و حسيني‌وار زيستن. عزاداري براي سيد الشهدا بايد آمادگي براي دفاع از حرّيت و رفاه و امنيت انسان ها ترجمه شود مه عزاداري نمادين و بر سر و سينه زنجير كوفتن و قمه زدن و بدون تاريخ سازي كردن و اشك تمساح ريختن و خبري از اصلاح نفس خويش نكردن . اين اخلاق بي‌شك باب همان حسين كشي را مفتوحه داشتن است و خود را به حماقت واداشتن است.

 امام حسين(ع)‌مي خواهد به يارانش رسم آدم ماندن و آدم شدن را بياموزد و چراغ راه همه انسان ها باشد و آدميت را احيا كند اما ظاهر پرستي و قشري گري وجود همواره راه را براي هدايت آنان مي‌بندد.

ما هنگامي به نداي هل من ناصر ينصرني ثارالله لبيك گفته‌ايم كه خود را از قشريگري وجود برهانيم14 و به اعتقادات حسيني پايبند بمانيم و خود را به زيور ايمان و تقواي الهي آراسته كنيم ، بايد در هر شرايطي ايمانمان را حفظ كنيم و در عمل آنقدر مخلص و ثابت قدم باشيم كه رفتار محبت آميزمان بوي حسين(ع)‌ استشمام شود.

مهم‌تر از سيه پوشيدن و شعار دادن حركت و قيام امام شهدا را پاس داشتن است. اسلام را در زندگي خود اجرا كردن است خط سرخ آل علي(ع) و سيره و سنت نبي مكرم اسلام را پيمودن است. غصه خوردن در مورد شريعتي كه مورد دستخوش غتيرها قرار گرفته و از آن چيزي جز اسم و ادا و اطوار نمانده بيشتر مي‌ارزد تا سينه چاك كردن و اشعار غلو آميز سرودن و مويه كردن با آواز و زنجير و قمه زدن و تعزيه بازي كردن .

امام متقين در نهج البلاغه مي‌فرمايد: چه بسا شب زنده‌داراني كه جز بيخوابي نصيبشان نشده از شب زنده‌داري و چه بسا روزه داري كه از روزه‌داري جز گرسنگي هيچ عايدش نشده است.»15 و 16

 و اكنون ما جامعه شيعي كه براي شيعه ماندن هزينه هاي گزافي همچون شهادت انبيا و مرسلين و ائمه طاهرين و اولياالله و. را پرداختيم . چقدر به شريعت آنان پايبند بوديم؟ آيا بصيرت ديني را همواره خود كرده‌ايم و به عقل و خرد خود جهت خدائي داده‌ايم؟

اگر نباشد بصيرت ديني و فهم ديني و اخلاص عمل و محبت در رفتار كه اين همه عزاداري‌ها و ماتم سرائي‌ها بايد تجديدنظر شوند وگرنه جدا امام عصر (عج) در ميان اين همه علما و فقها و شيعيان و زنجيرزدن و سياه‌پوشان تنهاي تنهاست .

  اللهم عجل لوليك الفرج و العافيه و النصر و جعلنا من انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه. »

 بار خدايا ما مسلمانان را در انسانيت‌مان ، آدم و موفق بگردان و شيعيان ما را از ظاهر پرستي و قشريگري مصون بدار.

 

                            ضميمه

دونگاه در عاشورا موجود است

  1-  نگاه سياسي؛ حماسه (كليد واژه : قيام ، شهادت ) اسلام حماسي

  2-  نگاه عاطفي ؛ تراژدي (كليد واژه :‌مصرع ، مقتل ) اسلام مرثيه

 

  واژگان حماسه   -   واژگان تراژدي

 

 -  در ازاي حسين هدف وسيله را توجيه نمي كند  

-   گرياندن مردم هدف حماسه عاشورا نيست

-   از امام حسين مقدس تر و كربلايي تر شدن آفت است

-  استفاده ابزاري از دين و حتي عاشورا تحريف آور است ، خرافات دين را تضعيف مي كند و باعث سردي كانون دين مي شود. سنت گراهاي دين ستيز حساسيتي به خرافات ندارند و اين بدعت را حسنه مي دانند ، غالب عوام دلبسته خرافاتند و خرافات را باعث بازارگرمي و رواج دين مي دانند ، غالب عوام دلبسته همان تحريفند. سبقت از پيشوايان دين مثل عقب افتادن از آنهاست افراط و تفريط هر دو گروه جاهلانه و تحريف آور است.

- بجز اين كه امام حسين(ع)در عاشورا نيز در تاريخ شهيد شده است و پيام اصلي عاشورا (عدالت) ، فراموش گشته است ، پس در هر عاشورايي دو شهيد موجود است و بر هر شهيدي نوحه اي واجب ، (جامعه سازي قرآني.محمدرضا حكيمي صــ87)

- امام حسين از شخصيت هاي دوبار مظلوم » و باز شهيد » در تاريخ است يك مظلوميتش اين بود كه او را كشتند و مظلوميت ديگرش اين كه هدفش را محو و مسخ كردند ، يك بار در عاشورا به او ظلم شد و بار ديگر در عاشوراها ظلم ديگر و دوباره اين بود هدف كشي» از قيام امام حسين شد ، نام آن حضرت بود اما هدفش مطرح نبود و يا مسخ شده بود . 

-    نزاع امام حسين (ع) و يزيد نزاع شيعه و سني نبود ، نزاع كفر و دين بود ، بلكه نزاع عدل و ظلم

-   امام حسين(ع) نه فقط پيشواي شيعه كه امام عامّه مسلمانان است و پيشواي همه آزادگان

-    امام حسين(ع) از شخصيت هاي دوبار مظلوم»و باز شهيد» در تاريخ است 

-  ظلم دوباره اين بود كه هدف كشي » از قيام امام حسين شد يك بار كالبد آن حضرت پايمال شد و بار ديگر هدفش ، دشمن جاني چنان كرد و دوست جاهل چنين.17

 

 مولانا:

 پس عزا بر خود كنيد اي خفتگان       ز آنك بد مرگيست اين خواب گران

 بر دل و دين خرابت نوحه كن      كه نمي بيند جز اين خاك كهن

  ور همي‌بيند ، چرا نبود دلير      پشتدار و جانسپار و چشم سير؟

 در رخت كواز مي دين فرّخي؟         گر بديدي بحر كو كفّ ‌سخي؟

انك جوديد ، آب را نكند دريغ          خاصه آن كو ديد آن دريا و ميغ

                   (مثنوي ، قوام الدين خرمشاهي صـــ843)

 

 ملك الشعراي بهار خطاب به عزاداران امام نشناس:

   خادم شمر كنوني گشته ، وانگه ناله ها              با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون

 بر يزيد زنده مي گويند ، هر دم صد مجيز         پس شماتت بر يزيد مرده ي دون مي‌كنند

   پيش ايشان صد عبيدالله سرپا ، وين گروه            ناله از دست عبيدالله مدفون مي‌كنند.    

(ديوان بهار صـــ263 / صـــ332)

 

مرحوم آيت الله كاشاني:

 آقاياني كه براي عزاداري گرد هم آمده‌ايد ! آيا مي‌دانيد چرا حضرت حسين بن علي تن به شهادت داد. اينكه گفته مي‌شود كه فقط براي شفاعت امت خود بوده بي‌جاست. آن بزرگوار دشمن كساني است كه پشت پا به مقصد مقدسش مي‌زنند و از هتك نواميس اسلام خودداري ندارند. آيا بر روضه خواني فواحش شهر اثري مترتب است؟ حسين مي‌خواست بازار ظلم و تعدي را ، كه رواج يافته بود از بين ببرد و مردم درس شهامت و فداكاري بدهد حسين مي‌خواست به مردم بفهماند كه نبايد زير بار ظلم وجود رفت و در راه احقاق حق بايد دريغ نداشت. حسين براي جلوگيري از اوضاع و احوالي نظير آنچه امروز ما داريم ، تن به شهادت داد اگر ما درس فداكاري را از حسين فرا گرفته بوديم گرفتار اوضاع غير قابل تحمل امروزي نمي‌شديم . آقايان ! اگر شما در كربلا بوديد و ناله ي حسين (ع) را مي شنيديد آيا آماده ي همراهي با آمال و هدف (اهداف) مي‌شديد يا خير ؟

اگر واقعاً آماده‌ي كمك به حسين بوده‌ايد ، پس چرا حالا. حاضر به متابعت از دين و روش مقدس او نيستيد؟.»

                 (مكتوبات و سخنراني هاي آيت اله كاشاني ج 1 صـــ21و26)

 

منابع و پي نوشت‌ها

 

1) الحسن و الحسين سيّدشباب اهل الجنّه (بحار الانوار ج 43 صــ237) و ج 43 صــ303

2)ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه ( بحار ج23 صــ123 ) ( عيون اخبار الرضا ج1 صــ92 )

3)  ان الله شاء ان يراك قيلا ( بحار الانوار ج44 صــ238)

4)  لهوف ، سيد بن طاووس صــ24

5)  زيارت عاشورا و آثار معجزه آني آن – ناصر رستمي لاهيجاني صــ242

6)  انقلاب عاشورا – دكتر سيد عطاء اله مهاجراني صــ32

7)  لهوف صــ49

8)  درسي كه حسين به انسان ها آموخت ، سيد عبد الكريم هاشمي نژاد صــ396

9)  شهيد جاويد : مرحوم آيه اله صالحي نجف آبادي صــ386و387

10)    بحارالانوار ج44 صــ381

11)    انقلاب عاشورا – سيد عطاء مهاجراني صــ169

12)    از عاشوراي حسين تا عاشوراي شيعه – محمد اسفندياري

13)    قرآن كريم سوره صف آيه 8

14)    حماسه حسيني – شهيد مطهري ج2 صــ110

15)    نهج البلاغه حكمت 145

16)    نهج الفصاحه حديث 1648

17)    از عاشوراي حسيني تا عاشوراي شيعه – پشت جلد كتاب

 

حمیدرضا ابراهیم زاده 87/11/15 

کلیه حقوق برای مولف محفوظ است


آسیب شناسی رویکردهای مذهبی وآئینی

الحمدلله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره وسببا للمزید من فضله ودلیلا علی آلائه وعظمته ( نهج البلاغه خطبه ی 157)

ستایش سزاوار خدایی است که ستایش را کلید یادش وسبب افزایش مهرورحمت ودلیلی بربذل هدایایش قرار داد

دغدغه ی معتنابه اهل خرد و دین ورزان مدبروهمدلان منصف درباره   رویکرد  مردم وبه ویژه نسل نو  به مسائل  دینی وتوجه به مناسک مذهبی بوجود آمده است که برای رفع آن نیازمند به ساختار سازی وتدوین طرح وبرنامه های همگام با مقتضیات  وتحولات زمانه است.

بی تردید دین گریزی و فرار ازمناسک دینی و خالی شدن مساجد از حجم انبوه نسل نو تبعات بسیارمهمی را در حوزه ی حیات اجتماعی واقتصادی وی جامعه ی اسلامی دارد.

با توجه به پذیرش اصل مشکل ضرورت دارد که  به بازشناسی مشکل و آسیب شناسی   وتشخیص  آفات ودر نهایت به تجویز ودرمان مسائل بپردازیم

الف: عوامل درونی که در سازمان مسجد باعث آسیب ورکود می شوند

1 – مسجد گریزی وضعف ورکودهای حواشی مسجد ومنبر

مسجد :

مجتمع ومکانی برای تجمع مومنین ومردم برای سازمانی شدن وعبادت کردن. حل مشکلات. همدردی کردن وهمفکری کردن وآموزش پذیری و تاثیر گذاری تربیتی همه نسل ها وطبقات  واصناف و جنسیت ها است.

اصولا پایگذاری مسجد برای انسجام طائفه ی مومنین ورفع دغدغه های تربیتی واجتماعی است که در غالب عبادات جمعی ونیایشهای فردی واجتماعی بروز داده می شود

منبر:

منبر اولین رسانه ی پرمخاطب جهان اسلام است .

در منبر آموزهای تربیتی درحوزه های اخلاق وحقوق اجتماعی وکرامت انسانی وت های کلی اسلامی آموزش داده می شود ومنبر یکی از اصلی ترین لوازم مبلمانی یک  مسجد محسوب می شود

مبلمان و معماری مسجد به گونه ای است . که برای مخاطب ایجاد آرامش وهمدلی می کند

اندیشوران حوزه ی دین واقتصاد وزندگی واجتماع وت  دراین فضا آموزه های تربیتی و اندرزهای اجتماعی واخلاقی خود را به مخاطبان  کمپین های مسجدی ویا مومنین منتقل می کنند

واشخاص تاثیرگزار اجتماعی در پایگاه اجتماعی مسجد به رشد وبالندگی می رسند ودرهمانجا تاثیرات  مثبت ومنفی خودرابرجامعه می گذارند.

بنابراین مسجد ومنبر پایگاه همدلی وهمزبانی وانسجام یک جامعه و امت وبلکه ملت هاست.

  آفات وضعف ورکودهایی که درخلال مدیریت سازمانی وسازمان مدیریتی مساجد به ویژه درحوزه های اداره ی مسجد ومسائل مالی و وآموزشی وجذب وجوددارد

1-    عدم  آراستگی ظاهری  ونظافت  درساختمان مساجد وسرویسهای بهداشتی مساجد.

زیبایی وآراستگی ظاهر  ونظافت مکانی و یا نظافت فردی وخوشرویی وخوش اخلاقی  مومنین ودست اندرکاران ومدیران اجرایی وخدام مسجد نقش بسیارمهمی در جلب وجذب نفوس واذهان عمومی وخواص دارد

برای جلب نگاه نوجوانان وجوانان وهدایت آنان به مسجد  نظافت  وزیبایی مکان وافراد یا مدیران وخدام بسیار اهمیت دارد

-آیتم های رسیدگی به نظافت مسجد وفضاهای وابسته به مسجد وآراستگی وخوش اخلاقی مدیران وخدام ازغبارروبی  فضا تا غبارروبی قلب واخلاق همگی از لوازم لازمه ی جذب محسوب می شوند.

2-  عدم نظم اداری وبرنامه های سیستماتیک در اداره ی مساجد

عدم نظم  وانضباط درسیستمهای مدیریتی مساجد ازعلل مهم ضعف ورکود وحتی انحطاط اداره ی مسجد محسوب میشوند وازتوجه  نسل نو به مساجد دارای اختلاف واختلال می کاهد.

-لازم است مدیران اجرایی مساجد اختلاف های سلیقه ای دراداره مسجد وهمچنین کشاندن مباحث تفرقه انداز بین مسجدیان خودداری کنند ومسجد را پایگاه وسنگر توقعات ومطالبات حزبی خود و  گروههای خاص قرار ندهند.

عدم نظم درامور اداری مساجد درخود ریشه های قابل توجهی را تعمیم می دهد وهرکدام باعث رکود وریزش مسجدیان وعدم اعتماد به مسجد سالاران می گردد.

-         ضعف درایجاد پروژه های  فرهنگی(برگزاری نماز اول وقت جماعت.احیای  مراسمات محلی. ملی. مذهبی.سوگواره های آئینی. جشنها واعیاد و.)

-         ضعف درمدیریت فرهنگی وتبلیغاتی وامور مراسم

-         ضعف در سیتم صوتی وتصویری   مسجد

-         ضعف درسیستم حرارتی وبرودتی

-         ضعف در رفتار وقوای  خدام وخدمه های پذیرائی کننده

-         ضعف هیئت دراجرای مقررات داخلی 

-         بی برنامگی ویا مهندسی  درانتخاب هیئت امنای کارآمد ومقید وغیرسلیقه ای.

-         عدم حضورنخبگان وفرهیختگان به عنوان متصدیان  اجرائی ویا هیئت امنای مساجد

-         حضورکمرنگ نخبگان متعهد ومتخصص وخوش فکردرکمیته های فرهنگی مساجد

-         اخلاق خوب کارگزاران معتمدان محلی ونخبگان ومومنین  درجایگاه هیئت امنا باعث تقویت  روحیه مومنین وجذب نسل نو  برای حضور درمساجد می شود

-         تخصص وتقید وتعهد ونظم وبردباری مسئولین برای برنامه ریزی های کلان بسیار مهم است

-         مدیران فرهنگی باید دلسوز وبردباری را چاشنی تخصص هایشان قرار دهند

-         مدیران خدماتی باید خوشرویی وتقید را سرلوحه ی  تصمیماتشان قرار دهند

-         کارگزارن مسجد ،امورمساجد را کار برای خدا بدانند و مساجد را موروثه  پدری خود ندانند که بتوانند ازپشتوانه ی حرمت مسجد وکاردرمسجد به مطامع ی واجتماعی واقتصادی خود برسند

ومبلغ

هرمسجد با توجه به اقتدار علمی وپارسائی اش هرم فرهنگی ان مسجد ومحل محسوب می شود. ودرواقع ون مساجد قبله نماهای معنوی آن اماکن ومحلات وبقعات محسوب می شوند

-         باید مردم شناس ومردم دارباشد و باید طرف امنیت وآرامش ورفاه عموم مردم را بگیرد

-         عدم اقتدار واشراف ومبلغ به جامعه شناسی منطقه وعدم اشراف آنان به رفتارشناسی توپوگرافیک  مردم منطقه ویا توقعات  ویا میزان سواد مردم ونحوه ی زیست وهزینه ودرآمد مردم می تواند هویت فرهنگی ودینی  اهالی یک مسجد ومحله را مخدوش کند.

-         ومبلغ باید منطقه وخاستگاه ومطالبات روانی ومادی مردم منطقه را بشناسد ودرک کند

-         ومبلغ باید برنامه ریزی دقیق وثابتی برای ترویج آموزه هایش داشته باشد

-         برای مردم نماد ونماینده ی محبت های خدا  محسوب می شود وباید در  جذب مردم به  آموزه های دینی  مسلح به سلاح تدبیر و پارسایی وبردباری باشد

-         موظف است از مقتضیات زمانه ومسائل روز مطلع باشد ودر بین مردم واز جنس مردم بماند

-         باید منبر ومحراب را مامن مردم بشناساند وفضای مسجد را مختص به نماز  ومنبر رفتن نداند. باید درد های مردم را درمسجد حل کرد واز مکان مسجد برای مردم دلخوشی بسازد.

-         نقش اغلب مانند نقش پدر وبرادر ومعلم وپزشک برای جامعه است

 

مدت منبر

-  کیفیت وکمییت منبر برای باید توامان اداره شود

-  منبرهای طولانی با مباحث خاص برای مخاطبین آزار دهنده هستند وباید به غنای کیفی منبر اکتفا کرد

-  الحکایات جند من جنودالله یثبت الله بهاالعارفین .( قواعدا لتصوف   ابن مرزوق ص332)

 حکایات سربازان خداهستند. نقش داستان وشرح وقایع وتحلیل درست  شیوای داستانها برای مردم جذاب هستند وخداوند در قرآن برای افزایش درک وفهم بشر از عنصر داستان در ترویج  دینش استفاده بسیار نموده است.

- بیان حقایق ناب وروشن دین واحکام به زبان ساده وشیوا

- یکی از خشن ترین آسیب های   قیم مابی مردم  وکیل الدوله شدن آنهاست. باید ازهمیشه مدافع ارزشها وکرامت انسانی وهویت اسلامی باشد وازمداخلات ومنازعات حزبی بپرهیزد وبه فکر تالیف قلوب  باشد تا  طرفداری از سلیقه وگروه  خاص.

 ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن ( نحل 125)

 -         حق دادن به جو جمع کارمنافقان است و باید شجاع وآزاد باشد

-         راز دار مردم و مرحم درد های مردم است وباید با خوشدلی وبرباری شفیق مردم باشد

اسباب وآفات منبر

-         بی نظمی وشلوغی مجلس

-         رفت وآمدهای مکرر وپذیرایی نا هنگام

-         بیماری واشتغال فکری  سخنران

-         دلمشغولی وخستگی های سخنران

-         عدم مطالعه

-         عدم دسته بندی دقیق مطالب مورد ارائه ی سخنران

-         اضطراب و مشکل دربیان

-         عدم برگزاری بموقع منبر

-         حوادث وحواشی محیطی مربوط به فضایا محیط

-         -استفاده ی ناگوارازمداح ویاسائر افراد که یاباعث اغتشاش  ودفاع از موضوع می شوند ویا باعث اتلاف وقت سخنران شده اند.

 امور فرهنگی وکتاب خانه وفضای مجازی مسجد

 

هرمسجد به طور معمول نیازمند فضایی برای مطالعه ونگهداری کتابها ومنابع خاص خود است

کتاب ومطالعه  غذای روح است ومطالعه   برای تقویت اندیشه  وبهروری ازتجارب ومعلومات دیگران  مفید لازم است

-         نقش ارزشمند کتاب وفضای مجازی سالم در مسجد توسط فرهیختگان تبیین گردد

-         ازمنابع مطالعاتی  به روز ومفید برای جذب جوانه ها استفاده شود

-         برداشتن فضای تک جنسیتی در استفاده از کتاب واینترنت

-         مدیریت صحیح مطالعه و هدفمند کردن مطالعه برای مسجدیان

-         آموزش سبک زندگی وخانواده درغالب برنامه های فرهنگی مساجد

-         تشکیل گروه وکارگروه های علمی برای مشاوره های زندگی. درسی. اقتصادی  ومذهبی

-         آموزش وکلاسهای قرآن. وفوق برنامه ی علمی

-         اهدای جوایز از طرف فرهنگی مسجد به نخبگان علمی وفرهنگی وورزشی و.

-         جذب نخبگان بری عضویت درکمیته ها وکارگروهها

-         پرهیزازاقتصادی کردن مسجد وبه ویژه حوزه   فرهنگی مسجد

-         همسوئی با اهداف آموزش وپرورش ودانشگاه

-         آموزشهای هنری برای اشتغالات خانگی

-         ترویج فرهنگ میانه روی واعتدال وانصاف ورزی درهمه ی امور با ارائه ی مسابقات فرهنگی ورزشی

-         ایجاد کمپین های اجتماعی درفضای مجازی  برای مساجد

-         بهره گیری ازمشاوران ومتخصصان حقوقی ومعتمدان محلی برای حل اختلافات

-         تشکیل کمیته ی تهیه جهیزیه برای نیازمندان

-         تشکیل کمیته مالی برای قرض الحسنه به نیازمندان

-         تشکیل شورای امر به معروف از بین نخبگان ومعتمدان محلی

تشکیلات وبرنامه های سازمان یافته ای که می تواند اقتدارآرمانهای مسجد ومحراب ودین به رخ بکشاند

ب: عوامل بیرونی که درخارج از حوزه ی مسجد باعث مخدوش شدن چهره ی زیبا ومقدس مسجد ودین می شوند

جامعه ی ما بعنوان جامعه اسلامی که حکومت دین برمردم درآن جریان دارد شناخته شده است بنابراین همه ی  نا کارآمدی های مسئولین وکج رفتاری ها وبد سلیقگی های مدیران نظام به حساب دین برای مردم تلقی می شوند. توقعات مردم از جامعه دینی انصاف مدیران ومسئولین  برای توجه به معیشت وآرامش آنهاست.

مردم شیفته ی عدالت وآرامش هستند

به فرموده معصومین : الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم

بی توجهی به مطالبات وتوقعات مردم سبب نیتی آنان از جامعه ی مدعی دینی است

واسباب متعدد زیادی می تواند ازاین منظر در زاویه گرفتن مردم از دین ومسجد گردد

-         بی مبالاتی مسئولین درلوای مدیران نظام

-         تبعیض   ونابرابری هایی که مسئولین و مدیران باعث بروز آن هستند

-         فقرفرهنگی واقتصادی  ناشی از کم توجهی علما ومسئولین

-         تورم وحواشی ناشی ازآن که بر مردم ایجاد  فشار  وتبعیض می کند

-           بی توجهی به حوزه ی اقتصادی ومعیشتی مردم

-         عدم توجه مسئولین به ساختار سازی های آموزش حقوق شهروندی

-         عدم توجه مدیران نظام به زیرساخت های اقتصادی وتوسعه اقتصادی وعلمی

-         نفوذ  افکارپلید بیگانگان در سیاه نمایی از دین وحکومت

-         نفوذ فرصت طلبان ومعاندان جامعه دینی در بطن مدیریت  ذهن مردم

-         قشریگری متنسکان   دینداری و جهل درهویت دینی ظاهربینان مذهبی

-         عدم تقارن ظاهر وباطن  بسیاری ازمسئولین ومتدینین متمول

-         کم توجهی به مباحث خمس وزکات وامربه معروف ونهی ازمنکر

-         عدم رغبت مسئولین به انتقاد پذیری وامربه معروف ونهی ازمنکر

-         کم توجهی به حوزه ی پرورشی وآموزشهای حقوق شهروندی در آموزش وپرورش

-         اشتغال افراطی به مسائل اقتصادی

-         عدم اشتغال وبیکاری

-         اعتیاد ومسائل اخلاقی که برپایه بی هویتی ویا تزل مقبولیت خانوادگی رخ می دهد

-         تضعیف علما توسط گروهها واحزاب

-         تفرقه بین علما وفقهای دینی

-         عدم اشراف مردم به حقوق شهروندی خود

-         عدم اشراف  ودقت مردم به اصالت ادیان درخدمت انسان

-         بی مبالاتی ون درسبک زندگی ودنیا زدگی آنان

-         اشتغالات ومداخلات  ون در مباحث اقتصادی کلان .

-         تلاش برخی افراطی ها برای  دولتی کردن دین

-         ضعف مهندسان فرهنگی در بدفهماندن دین به مردم در قالب فیلم وداستان. شعر و.

-         ضعف وبی توجهی  صدا وسیما دربیان واقعیات

-         بوق تبلیغاتی شدن صدا وسیما برای برخی از احزاب ودوری از مطالبات مردم

-         میلی شدن صدا وسیمای ملی

-         بی کفایتی وافراطی گری مدیران ومسئولین ویقه سفیدان

-         انفصال مدیران ازواقع گرائی وتوجه به توقعات ومطالبات مردم

-         انتفاع جویی مدیران ومسئولین  درجلب رای مردم وبی دقتی دراجرای خواسته های نظام ومردم

-         سقوط ارزشها با مسخ شدن توسط ماهواره ها

-         دنیا گرایی افراطی وترویج اشرافی گری

-         دورشدن از هویت ایرانی واسلامی

-         تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی به دنبال تغییر ذائقه ها

درپایان انتظار می رود  باتوجه به اهمیت توجه مردم به رویکردهای مذهبی همه ی مهندسان فرهنگ واقتصاد  با همدلی وآگاهی از خطرات مربوط به دین زدگی و دین گریزی  همزبان ومنسجم باهم  پی گیر حل مشکلات از راه توجه به زیر ساختها  وآموزش حقوق مردم  و تلاش  برای بازگشت به اعتدال وانصاف دین خدارا در توجه به عزت ورفاه مردم وهمنوعان یاری نمایند

ان تنصرالله ینصرکم فلا غالب لکم

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

24/8/1380

 

 

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ است.


سلام بر باب الحوائج قمر بنی هاشم سلام بر تو ای آنکه تاریخ تمناها، چون تو پذیرنده ای به رنگ خدا ندارد! توئی که عبد صالح خدایی و در امام شناسی شیعه ترین رهرو تاریخی! ای قمر ماه تو را می گویم ای تو مه شاه تو را می گویم من ز مهرتو امان جسته تمنا دارم منجی از کرب و دل چاه تو را می گویم. یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین ای ماه منیر بنی هاشم ای عبد صالح خدا ای کوه بردباری و وقار و وفا ای اقیانوس غیرت و سخاوتمندی و صفا سلام بر تو و حسین تو
پاکیزگی نشانه ی خداست! اذکار مثل دارو هستند. دز خاص و شرایط زمانی خاص مصرف خودشان را دارند و باسنجش و تجویز استاد ذکر تجویز می شود برای بعضیها استاد ذکر؛ لا اله الا الله. یا صفات جلالی به تعداد می دهد یا صفات جمالی را به تعداد خاص تجویز می کند . اما برای خیلی ها استغفار بی عدد می دهد. بیشترشان همین که چندتااستغفار از ته دل گفتند گره هایشان باز می شود! استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذو الجلال و الاکرام و اتوب الیه خداوند به اینگونه آدمها خیلی
نیایش و آرزوکردن ها وزن روح و هویت حقیقی انسان را با توجه به خواهش هایش برای "قوای فعاله عالم "مشخص می کند قوای فعاله ی عالم؛ چرخه ای از" فعالین هستی" هستند که کارشان گماشتگی برای خدمات دهی به عالمیان به ویژه انسان هاست. قوای فعاله ی عالم؛ فرشتگانی هستند که در لوای عناصر مشخص برانسان گماشته می شوند تا به او خدمت کنند و یا مراقب او باشند و یا نیازهایشان را درچرخه ی حرکت رفع و رجوع کنند. انسان درحال حرکت به سمت بلوغ و پویایی و تعالی؛ انسانی است که خدا گونه
برگردان آیات -24 سوره بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩﴾ لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾ لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ
توصیف کردن؛ زندگی دادن و هویت بخشودن به افراد و اشیا و منظره هاست. توصیف کردن جان دادن و بازیابی و نو کردن یک حقیقت وپدیده است. از هر زاویه ای می شود به یک شی و منظره و هویت فردی نگاه کرد و آن را توصیف کرد. به چشم آوردن جلوه های گوناگون هر شی و منظره و هر فرد و جامعه ای هویت سازی نوگرایانه و تازه ای است که به آن فرد و اشیا و پدیده امکان ظهور و حرکت می دهد. کسی که توصیف زندگی کردن را نمی داند در امتداد زندگی بازندگی می کند! بازنده ها گمان می برند که بازندگی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اتوبار _بری _جاده ساوه ط‌کریم آبشناسان